تفاوت درآمدها از تفاوت استعدادهایى سرچشمه مىگیرد که از مواهب الهى است. ممکن است در پارهاى از موارد اکتسابى باشد ولى در پارهاى از موارد نیز قطعاً غیر اکتسابى است، بنابراین حتى در یک جامعه سالم از نظر اقتصادى تفاوت در آمدها غیرقابل انکار است.
تعدد درهای جهنم نه بهخاطر کثرت واردشوندگان است، به طورى که از یک در کوچک نتوانند وارد شوند، و نه جنبه تشریفاتى دارد، بلکه در حقیقت اشاره به عوامل گوناگونى است که انسان را به جهنم مىکشاند و هر نوع از گناهان درى محسوب مىشود.
شهیدان داراى حیات روحانى و برزخى هستند، با این امتیاز که متنعم به انواع نعمتهاى الهی و در قرب رحمت پروردگارند.
خداوند «ابلیس» را به خاطر سرکشى و طغیانگرى مؤاخذه کر و او در پاسخ به یک عذر ناموجه متوسل شد و گفت: «من از او بهترم، به دلیل این که مرا از آتش آفریدهاى و او را از خاک و گِل»!
فرشتگان نه قدرتى بالاتر از انسان دارند و نه آمادگى و استعدادى براى رسالت بیش از او؛ «اگر فرشتهاى نازل شود و سپس آنها ایمان نیاورند، به حیات همه آنان خاتمه داده خواهد شد» (وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَکاً لَقُضِیَ الأَمْرُ ثُمَّ لا یُنْظَرُونَ).
«احساس مسئولیت»، «تکامل ایمان» و «توکّل» از ویژگیهای روحانی و معنوی و «ارتباط با خدا» و «ارتباط و پیوند با خلق خدا» از ویژگیهای عملى و خارجى مؤمنان واقعی است.
براى بسیارى از مردم سؤالی مطرح است که چرا خداوند آن قدر از ارزاق و مواهب در اختیار انسانها نمىگذارد که بىنیاز از هر گونه تلاش و کوشش باشند؟
اضطراب و نگرانی یكی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و هست و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی كاملا محسوس است.
در این که کدام یک از فرزندان حضرت ابراهیم(ع) به قربانگاه برده و ملقب به «ذبیحالله» شد، میان مفسران محل بحث است، برخی اسحاق(ع) و جمعى اسماعیل(ع) را «ذبیح» مىدانند.
راستى، توکل بر خدا و نفى وابستگى مهمترین عوامل پیروزی حق بر باطل است که مسلمانان امروز، غالبا از آن فاصله گرفتهاند، به همین دلیل شاهد شکستهاى پى در پى از دشمنان مستکبر هستند.
در قیامت مجرمان اعمال خود را دیده و پشیمان میشوند؛ در این لحظه آنها انحراف خود را به گردن شیطان میاندازند، اما شیطان پاسخی کوبنده به آنها میدهد.
گروهی از افراد در قیامت وقتی نامههاى اعمال خویش را خالى از حسنات و مملو از سیئات مشاهده مىکنند، اندوهگین شده و چهره در هم مىکشند.
یکى از علل مهم گرایش به مادیگرى و انکار مبدأ و معاد، کسب آزادى بىقید و شرط در برابر شهوات و لذات، و هر گونه گناه است؛ نه تنها در گذشته که در دنیاى امروز نیز این معنى به صورت آشکارترى صادق است.
خداوند در قرآن به سرنوشت افراد بیایمان اشاره میکند و میفرماید: «آنها پیوسته مىخواهند از آتش دوزخ خارج شوند ولى توانایى بر آن را ندارند و کیفر آنها ثابت و برقرار خواهد بود».
خداوند در قرآن راه نجات از آتش دوزخ را نشان مىدهد و مىگوید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! به سوى خدا بازگردید و توبه کنید، توبه خالصى» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً).
خداوند در قرآن همواره افراد را به راز و نیاز با معبود توصیه میکند، «إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلًا»(مزمل/ 6) و زمانی را بهترین ساعات نیایش، مناجات و ذکر میداند.
آخرین آرزوى یک انسان که برتر از آن تصوّر نمىشود این است که مالک تمام روى زمین شود ولى شدّت مجازات ستمکاران و مخالفان دعوت حق در آن حد است که حاضرند این آخرین هدف دنیوى را هم فدا کنند تا آزاد شوند.
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر آیه ۴۹ سوره بقره میگوید: فرعون پسران و مردان بنیاسرائیل را مىکشت و دختران آنها را برای کنیزی آزاد مىگذاشت، ولى در دنیاى امروز تحت عناوین دیگرى روح مردانگى در افراد کشته و دختران به اسارت شهوات افراد آلوده در مىآیند.
خداوند در قرآن به یکى از عوامل مهم زندگى طبقاتى، ناتوانى شدید طبقه زحمتکش و طغیان اشراف اشاره و مسلمانان را از آن نهی کرده است.
خداوند در قرآن مردم را به اندیشه در آفرینش آسمانها و زمین دعوت مىکند تا هر کس به اندازه پیمانه استعداد و تفکرش از این اقیانوس بىکران سهمى ببرد و از سرچشمه صاف اسرار آفرینش سیراب شود.