هیچ قوم و ملتى که در شهرها و آبادىها در گذشته زندگى میکردند، به طور دسته جمعى در برابر پیامبران الهى ایمان نیاوردند مگر یکی از قومها که پیش از فرا رسیدن مجازات قطعى پروردگار اظهار ایمان کردند.
صفات درونى انسان به تنهایى نمىتواند معیارى براى ثواب و عقاب باشد، مگر آن زمانى که در لابهلاى اعمال انسان خودنمایى کند، خداوند بندگان را مىآزماید تا آنچه در درون دارند در عمل آشکار کنند و مستحق پاداش و کیفر شوند.
تدریجى بودن عذاب و مجازات براى آن است که: هنوز احتمال هدایت در این گروهی از افراد وجود دارد و رحمت خداوند اجازه نمىدهد که با آنها همچون دیگران رفتار شود «زیرا پروردگار شما رئوف و رحیم است» (فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ).
فاسقان همه پیمانهای الهی را شکسته، سر از فرمان حق بر تافته و از خواستههاى دل و شیطان پیروى مىکنند. آنها در پى کامجویى، لذتهاى خویش و منافع شخصى خود هستند، جامعه به هر جا کشیده شود براى آنها فرق نمىکند.
«نماز جمعه» قبل از هر چیز یک عبادت بزرگ دسته جمعى است و اثر عمومى عبادات را که تلطیف روح و جان و شستن دل از آلودگىهاى گناه است، در بردارد. در روایتى از پیامبر(ص) داریم: جمعه، حج کسانى است که قادر به شرکت در مراسم حج نیستند.
هنگامى که آیاتی از سوره هود بر پیامبر(ص) نازل شد، فرمودند دامن به کمر بزنید که وقت کار و تلاش است و از آن پس، پیامبر(ص) هرگز خندان دیده نشد. همچنین از ابنعباس نقل است که پیامبر فرمود: سورههای هود و واقعه مرا پیر کرد.
خداوند در قرآن برای افراد باایمان نه تنها در آخرت بلکه در دنیا نیز پاداشی در نظر گرفته که بخشودگى گناهان، ریزش بارانهاى برکت، فزونى اموال، فزونى فرزندان، باغهاى پر برکت و نهرهاى آب جارى از جمله این پاداشها به شمار میرود.
خداوند میفرماید: «فرشتگان و روح به سوى او (خداوند) عروج مىکنند در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است»(معارج/4) در آن روز فرشتگان به مقام قرب خدا مىشتابند و آماده گرفتن فرمان الهی و اجراى آن میشوند.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم در کنار پاداشهای مؤمنان پرهیزگار، به موهبتهایی که در سایه ایمان عمیق و تقوا حاصل میشود، اشاره کرده است.
ستمکاران هنگامى که در روز رستاخیز در فشار سخت و وحشتهاى آن روز فرو مىروند، بیدار مىشوند و به خطاى خود واقف شده و براى نجات خود اعمال گذشته را انکار مىکنند.
هول و وحشت عذاب الهى برای کافران و مشرکان در لحظه مرگ، به قدرى زیاد است که اگر دو چندان تمام ثروت و اموال روى زمین را در اختیار داشته باشند، همه را مىدهند، تا از عذاب رهایى یابند، اما در آنجا معاملهاى صورت نمىگیرد.
خداوند در قرآن میفرماید: «وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ» بازگشت شما حتى از آغاز سادهتر و آسانتر است، چون در آغاز هیچ نبودید و اکنون استخوان پوسیده یا خاک لااقل از شما موجود است.
در آستانه رستاخیز انسان تمامى اعمال خود را مىبیند و از نیک و بد آن آگاه مىشود، چه اعمالى را که از قبل فرستاده و چه کارهایى که آثارش بعد از او در دنیا باقیمانده و نتایجش به او رسیده است، اما کدام اعمال پس از مرگ به انسان میرسد؟
در قرآن کریم داریم: «خداوند به وسیله این آب باران براى شما زراعت را مىرویاند، و همچنین زیتون و نخل و انگور را» ( نحل/ 11) اما چرا از میان همه میوهها، قرآن تنها روى این سه میوه تکیه کرده است؟
خداوند در قرآن کریم شقاوت انسان را در «طغیان» و «دنیا پرستى» مىشمرَد و سعادت او را در «خوف از خدا» و «ترک هوا» و عصاره تمام تعلیمات انبیاء و اولیاء نیز همین است.
تلخ کامىها و شکستهایی که دامان انسان را در طول تاریخ، بر اثر عجله و شتابزدگى گرفته است، بیش از آن است که قابل احصا و شماره باشد، و خود ما در طول زندگى نمونههاى آن را آزموده و ثمرات تلخش را چشیدهایم.
در چندین آیه از قرآن با تعبیرهاى مختلفى «ستمکارترین مردم» معرفى شدهاند، ولى صفاتى که براى آنها بیان شده، همه به یک ریشه باز مىگردد و آن شرک و بتپرستى و تکذیب آیات پروردگار است.
تعبیر «آنها بدترین مخلوقات هستند» تعبیر تکاندهندهاى است که نشان مىدهد، در میان تمام جنبندگان و غیرجنبندگان، موجودى مطرودتر از کسانى که بعد از وضوح حق و اتمام حجت، راه راست را رها کرده و به سوی ضلالت میروند، یافت نمىشود.
خداوند در قرآن کریم تکذیب کنندگان مغرور و مست نعمت را به چهار عذاب دردناک تهدید مىکند.