سرویس حاشیه نگاری: انیمیشن ها وکارتون ها یکی از مقولههای مهم و اثرگذار در دنیای کودکان و نوجوانان هستند که اثرات بارزی بر شخصیت فردی و اجتماعی آنها میگذارد توجه و دلبستگی کودکان به دنیای انیمیشن انکارناپذیر است. انیمیشنها همواره از جذاب ترین ساختارهای نمایشی به شمار می روند. با توجه به قابلیت ها، ویژگی ها و اهمیت این نوع برنامهها، هر روز شاهد رشد سریع تولیدات کارتونی به لحاظ کمی و کیفی هستیم. کارشناسان و روانشناسان به اتفاق معتقدند: سرگرمی، نقش مهمی در رشد و آموزش فكری، شخصیت اجتماعی و نیز زمینه سازی موثر جهت انتخاب نیازهای كودكان دارد. كودك مثل آینه درخشانیست كه هر چه ببیند، فوراً دریافت کرده و با تخیل خویش منعكس میكند. فضای فکری و رفتاری او مثل صفحه سپیدی است كه هر آنچه بر آن بنویسی، درخود نگاه میدارد.
کودکان به سرعت از طریق تصاویر جذاب و رنگها و ادبیات کودکانه تبلیغات را فرا گرفته، مجذوب شده، و آنرا به ذهن تخیل گرای خود می سپارند. این درحالیست که بزرگسالان با گذشت چندساعت از دریافت تبلیغ، پیام آنرا فراموش کرده اند و کودک با خاطره آن پیام زندگی می کند، حتی بازخورد آن را در نقاشی هایش می توان یافت.
از این اصل مهم بگذریم که انیمیشن یکی از ساختارهای سینمایی است که لزوما مخاطب آن کودکان نیستند و بسیاری از انیمیشنهای جذاب و زیبای جهان، علاوه بر کودکان، بزرگسالان را مخاطب قرار می دهند. با این فرض، هرچند تولیدات انیمیشن میتوانند طیف گستردهای از مخاطبان را به خود اختصاص دهند، لیکن انکارناشدنی است که کودکان، بیشترین توجه و دلبستگی را به برنامههای انیمیشن دارند و با مروری بر گذشته خود، اذعان خواهیم نمود که انیمیشن ها، نقش بسیار بسزایی درشکل گیری شخصیت ما داشتهاند.
کودک از هنگامی که به محیط خانواده پای میگذارد، مورد حمایت والدین قرار میگیرد. پدر و مادر تمام تلاش خود را می کند تا هرگونه زمینه رشد و تعالی را برای او فراهم سازند. اهمیت خانواده در جوامع شرقی و به ویژه ایران اسلامی، به گونه ای است که به شدت مورد توجه جامعه شناسان و متخصصان غربی قرار گرفته است. آنها به این باور رسیدهاند که رشد هر جامعهای، مرهون ثبات خانواده بوده و از این روی، تقویت بنیان خانواده و تربیت فرزند در کانون گرم خانواده را در دستور کار خود قرار دادهاند و با این تفکر در تلاشند به هر نحو ممکن کودکان جوامع مختلف را در نظام خانواده مطابق فرهنگ و نگرش مطلوب خود تربیت نمایند.
هم اکنون تلویزیون، دی وی دی و ماهواره و کارتون و انیمیشن به ملزومات اصلی زندگی خانوادهها تبدیل شده است و پدر و مادرها که از این امکانات به عنوان وسیلهای برای پر کردن اوقات فراغت خانواده و به ویژه کودکان استفاده میکنند- تلاش دارند به خیال خود، برنامههای ویژهای را برای ایشان طراحی و تدارک ببینند. اغلب خانوادهها بی هیچ نگرانی، کودک خود را در مقابل برنامههای انیمیشن قرار میدهند و هر روز به عنوان جایزه یک سی دی انیمیش به او هدیه میدهند تا مابقی ساعات خالی خود را نیز مقابل دستگاه سی.دی یا دی.وی.دی بگذراند.
جالب است به این نکته توجه کنیم که این گونه برنامهها که ویژه کودکان طراحی و تولید میشوند، به لحاظ حرفهای و صرف هزینه به مراتب پیشرفته تر و گرانتر از بسیاری تولیدات دیگر هستند؛ اما پرسش مهم این است که آیا هزینههای میلیاردی تولید این انیمیشن ها، تنها برای سرگرم کردن کودکان صرف میشود؟ آیا تاکنون به محتوای این انیمیشنها توجه کرده ایم؟
به گفته محققان، کودک در سنین سه تا پنج سالگی فقط بیننده است و هنوز از قدرت تشخیص خوب و بد و تحلیل کافی برخوردار نیست. برای همین، هر آنچه را می بیند، به عنوان یک پدیده خوب و در عین حال واقعی میپذیرد. در این میان، ابزارهای قدرتمند رسانه نیز به واقعی تر نشان دادن این آثار کمک میکنند. انیمیشن های فوق حرفه ای موجود در بازار و پخش شده در رسانه ها که حتی ذهن انسان بزرگسال را در تشخیص واقعیت و مجاز دچار ابهام میکنند، به تدریج در ذهن کودکان رسوخ کرده و مبانی تربیتی و فرهنگی او را در آینده شکل میدهد.
آنچه در یک قصه، برای کودکان اهمیت دارد، قهرمان قصه است. کودکان در تمام قصهها با شخصیت داستانی زندگی میکنند، با او میخندند و ناراحت میشوند و به هیجان میآیند، در تمام مبارزات، خود را در نقش قهرمان میبینند. با او همزاد پنداری میکنند، همراه با او بر رذائل چیره میشوند و خواهان پیروزی نیروهای مثبت هستند. بنابراین چالشهای درونی و بیرونی قهرمان، بیشترین تأثیر را برآنها خواهد داشت، استفاده از فضیلتهای کاذب، آن هم در کاراکترهایی که بین بچهها از محبوبیت برخوردار هستند، آنها را به طور زیرکانهای به سوی اخلاقیات منفی سوق میدهد؛ فردی که برنیروهای شر غلبه میکند قهرمان ذهنی و دوست داشتنی کودک خواهد شد حتی اگر دارای ضعف شخصیتی و اخلاقی باشد.
اغلب این مولفههای فرهنگی، متأسفانه با فرهنگ بومی و باورهای دینی ما هماهنگی ندارند. برای نمونه، تقریبا در همه این انیمیشن ها که متأسفانه در انیمیشنهای ایرانی نیز رسوخ کرده و ترویج میشوند میبینیم که دخترها و پسرها با هم دوست هستند. رابطه دختر و پسر در حالی در انیمیشنها (خواسته یا ناخواسته) گسترش مییابد که همین دختران و پسران چند سال بعد با همان افکار و عقیدهها در جامعه زندگی خواهند کرد.
کودک ما در انیمیشنهایی که به وفور از طریق تلویزیون ماهواره و ویدیوکلوپها در اختیارش نهاده میشود و حتی از سوی والدین در پاداش یک کار نیک دریافت میکند! اغلب مواجه با خشونت ترس دلهره پرخاشگری و حتی متأسفانه تا اندازه ای سکس در سطوح گوناگون است، و از آنجا که هنوز تفکرات انتقادی و تحلیلگری بر مبنای حقایق و دادهها در او شکل نگرفته، قطعا همه اینها را به عنوان مواردی معمولی سالم و قابل قبول میپذیرد و اینها به تدریج باورهای فکری و ایده آلهای آینده او را میسازند.
در کشور ما نیز در سالهای گذشته، تلاش هایی برای ساخت انیمیشن صورت گرفته است که نتیجه آن انیمیشن هایی مانند « شاهزاده روم » و « نبرد خلیج فارس » بوده اند.
هادی محمدیان نیز یکی از کارگردانهای انیمیشن در ایران است که انیمیشن « فیلشاه » برجسته ترین اثر در کارنامه اوست.
محمدیان در یکی از صحبتهای اخیرش میگوید: بعد از «شاهزاده روم» و اکران آن که مخاطب زیادی داشت، در شهرهای مختلف با بچه ها و بزرگسالان فیلم را دیدیم. این کار ما را با بازخوردهای فیلم روبرو کرد و باعث شد نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنیم و بعد سراغ کار بعدی یعنی «فیلشاه» برویم.
وی افزود: برنامه ما در 10 سال آینده این است که هرسال یک فیلم سینمایی انیمیشن تولید کنیم. با توجه به این بازخوردها ایده «فیلشاه» مطرح شد و توانستیم به نتیجه برسیم و اولویت اول ما کودک و نوجوان است.
در فیلم سینمایی انیمیشن باید همزمان مخاطب بزرگسال و کودک را در کنار هم داشته باشید
این کارگردان ادامه داد: همیشه این در ذهنمان وجود دارد که هیچ بچه ای تنها به سینما نمی آید و پدر و مادر همراه او هستند. بر اساس تجربه ای که داشتم متوجه شدم که فیلم سینمایی انیمیشن متفاوت از فیلم سینمایی رئال است، چون شما باید همزمان دو مخاطب بزرگسال و کودک را کنار هم داشته باشید.
وی تأکید کرد: اولویت اول «فیلشاه» مخاطب کودک و نوجوان در تمام شئون فیلم از فیلمنامه تا طراحی فضا و دیالوگ است.
محمدیان یادآور شد: معمولا بزرگسالان مخاطب انیمیشن هستند و مخاطبان اصلی آن یعنی کودکان فراموش شدند. فیلم های انیمیشن ما با خارجی ها مقایسه می شوند و به دلیل اینکه ذائقه مخاطب ایرانی با انیمیشن خارجی شکل گرفته، به شدت قوی است.
وی در پایان گفت: سینمای رئال ما 100 سال فیلم می سازد و صاحب سبک شده است و انیمیشن پنج سال است که در سینمای ایران به صورت جدی ساخته می شود و از این بابت خوشحالم که در حال طی کردن این ره صدساله هستیم و رشد انیمیشن نسبت به فیلم رئال بیشتر بوده است.
اما این در حالی است که اخیرا کمپانی برادران وارنر تصمیم گرفته تا در تاریخ 5 آوریل 2019 یکی از همکاری های خودش با شرکت دی سی را روی پرده بفرستد. فیلمی ابرقهرمانی که مدت ها است خیلی ها منتظر تاریخ اکران آن بودند: «شزم»! این اثر قرار است به کارگردانی دیوید اف. سندبرگ تولید شود. فیلمساز سوئدی که پیشتر با «آنابل: آفرینش» 15 میلیون دلاری، فروشی معادل 306.5 میلیون دلار را رقم زد و حسابی جای خودش را در دل برادران وارنر باز کرد. فیلمنامه این اثر را درن لمکه و هنری گایدن خواهند نوشت و احتمالا چهره هایی چون اشر انجل، گریس فالتون، مارک استرانگ و دوین جانسون در آن ایفای نقش کنند.
گفته می شود فیلمبرداری این اثر از ماه فوریه در تورنتوی کانادا آغاز شود و بیشتر آن در شعبه استودیوی پاین وود در این شهر انجام پذیرد. همین طور قرار است فیلمبرداری این اثر به صورت آیمکس باشد تا در نهایت با همین فرمت و به صورت سه بعدی هم روی پرده برود.
البته با در نظر گرفتن فاصله ای که میان آثار داخلی و خارجی مشاهده میشود گویا با طی کردن راه های صد ساله در یک شب نیز ما هیچگاه نخواهیم توانست انیمیشن هایی در حد و اندازه انیمیشن های غربی تولید کنیم و کودکانمان را به سمت تماشای انیمیشن های داخلی سوق دهیم در حالیکه هر دو انیمیشن ایرانی و غربی در کنار یکدیگر برایش فراهم آمده باشد.